منتشر شد
روی عکسها کلیک کنید
چاپ دوم
- مجموعه و پژوهشگر
- کتابها
کلیک کنید
«من بودم و...» داستان زندگی بهرام است در کپنهاگ از همسرش جداشده و دختر همجنسگرایش در یک حادثه تبعیض جنسی کشته میشود. بهرام با باریاز رنج سالیان گذشته، و با ذهنی پریشان به توصیه روانپزشک، مینشیند تا ازگذشتههای خود بنویسد. بهرام در ایران دبیر ادبیات بود، در انقلاب حضوری فعال داشت. بهرام پس از یورش رژیم نوبنیاد به سازمانهای سیاسی، از کشورمیگریزد. همسر و دختر در ترکیه به وی میپیوندند. از طریق سازمان ملل در کپنهاگ ساکن میشوند. همسر درس میخواند و به کار مشغول میشود. بهرام غرق گذشته است و همین باعث میشود تا زندگی خانوادگی بااینکه دختری دیگر نیز بدان اضافه شده، به گسست دچار آید.
بهرام پیشترها نیز تصمیم گرفته بود خاطرات خویش از انقلاب را مکتوب کند،اما موفق بدان نشده بود. «من بودم ...» یادداشتهای بهرام است به خواست روانپزشک. آغاز آن به سال ۱۳۳۲برمیگردد که در خانوادهای متوسط، از پدری کارمند و مادری روستایی و خانهدار، در حاشیه شهر میانکوه، متولد میشود. در دوران پایانی دبیرستان و سپس دانشجویی هوادار چریکهای فدایی میشود. او در بازنویسی زندگی به رفتار خویش دقیق میشود، اینکه چگونه فکر میکرد،جامعه چه موقعیتی داشت، مردم در چه شرایطی به رهبری خمینی تن دادند و صف انقلاب به چه شکل گام به گام تن به ارتجاع مذهب و سنت گردن نهاد.
برنامه های فرهنگی تا پیش از کرونا