منتشر شد
روی عکسها کلیک کنید
چاپ دوم
- مجموعه و پژوهشگر
- کتابها
کلیک کنید
«... شهرنوش پارسیپور در تابستان ۱۳۶۰دستگیر شد و چهار سال و هفت ماه و هفت روز را بدون اتهام مشخصی در زندان و در بندهای تنبیهی گذراند.
پارسیپور پیش از وارد شدن به خاطرات زندان دهه ۶۰، که محور کتاب "خاطرات زندان" را تشکیل میدهد، ما را با تحولات سیاسی و ادبی در قبل و بعد از انقلاب و همچنین با فعالیتهای خودش در همین زمینهها آشنا میکند. در سال ۱۳۵۳دراعتراض به اعدام خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان او از کارش در رادیو تلویزیون استعفا میدهد. این کار باعث دستگیریاش میشود و این اولین تجربه زندان شهرنوش است. به جرم نویسنده بودن، او چهار بار زندانی میشود. دو بار آخردر اوائل دههی ۷۰از اداره منکرات و زندان قصر بند مواد مخدر سردرمیآورد. دامهای کثیفی برای بدنام کردن او سر راهش قرار میدهند. برای انتشارکتابها و ترجمههایش و گذران زندگی با مشکلات عجیب و غریبی روبرو میشود...
کتاب "خاطرات زندان"سرگذشت تلخ نویسنده بودن در کشورماست. دشمنان قسمخوردهی قلم برای درهم شکستن شهرنوش پارسیپور هر وسیله وحیلهای را مجاز میدانند. او «نجس» است چون نماز نمیخواند،«ممنوعالسخن» است چون صریح حرف میزند. او را به «دستگاه» میفرستند، جائیکه انسانها را از این رو به آن رو میکنند، شکنجهگاهی برای ویران کردنروانها.
واکنشهای هیستریک پارسیپور در سالهای آخر زندان و در دوره لاجوردی و حاجرحمانی شروع میشود. در این دوره که در بند عمومی محکوم به تنهائی است،دچار اوهام میشود. حالتهای عصبی او در دستگیریها و بازجوئی بعدی تشدیدمیشود. طبق مقررات بعد از آزادی، او باید هر ماه خودش را به کمیته انقلاب معرفی کند. گاه این معرفیها با بازجوئیها توأم است. یکبار از او میخواهند که کسانی را که به کتابفروشی او رفت و آمد دارند، معرفی کند...» (منیره برادران)
برنامه های فرهنگی تا پیش از کرونا