منتشر شد
روی عکسها کلیک کنید
چاپ دوم
- مجموعه و پژوهشگر
- کتابها
کلیک کنید
افسانه دختری مغرور و خودسر است که عشق بازیگری دارد ولی پدرش آدمی مذهبی است و مخالف هنرپیشه شدن اوست. خانوادۀ جدیدی که به تازگی همسایه آنها میشوند پسری دارند بهاسم مهدی که نابیناست. افسانه فکر می کند آدمهای معلول نیازمند ترحماطرافیانشون هستند و از اینرو مهدی را مورد تمسخر قرار میدهد و تحقیرش می کند. امامهدی طرز رفتار متفاوتی را پیش می گیرد که افسانه را به کلی تغییر می دهد. مادر افسانه به طرز ناگهانی فوت می کنهد و زندگیافسانه دستخوش تغییراتی می شود.
برنامه های فرهنگی تا پیش از کرونا