این پژوهش در پنج گام به انجام رسیده و حاصل آن در قالب پنج فصل ارائه شده است.
-موضوع فصل اول کوشش برای یافتن پاسخ به مسئلۀ پیشینۀ ایرانیت، قومیت و ملیت در ایران پیشمدرن است
-فصل دوم پس از مروری بر وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران در سالهای 1200 شمسی به بررسی و سنجش گرایشهای نظری مختلف ایرانگرایی (ملّتگرایی، قومگرایی، ایرانگرایی دولتی و اسلامی) و ایرانگریزی قومی و قبیلهای میپردازد و با نگاهی به فعالیتهای سیاسی و سیاسی ـ فرهنگی در آستانۀ انقلاب مشروطیت خاتمه مییابد.
-فصل سوم به ادامۀ بررسی این گرایشها و فعالیتها در محیط تاریخی انقلاب مشروطیت و فرجام آن اختصاص دارد.
-موضوع اصلی فصل چهارم بررسی تأثیر عوامل بیرونی (مداخلات دولتهای استعمارگر بریتانیا، روسیه و پانترکیسم)، شورشهای تجزیهطلبانه و مرکزگریزانه و به طور کلّی وضعیت آشفتۀ ایران در جنگ و سالهای منتهی به کودتای 1299 بر تقویت گرایشهای اقتدارطلبی، تمرکزگرایی، یکسانسازی قومی و در نتیجه تضعیف روند ملّتگرایی است.
جلد اول، گفتمان ملتسازی در ایران از نیمه دوم قرن سیزدهم شمسی تا پایان حکومت رضاخان پهلوی بررسی و مشکلات و موانعش شرح داده شد.
در جلد دوم، شیرازی به اینجا میرسد که نارضایتیهایی که در اثر استبداد حاکم بر ایران مجال بروز نداشتند، به مجرد سقوط رضاخان سرباز کرده و با وسعت و شدت بیشتری بهصورت تجدید جنبشهای ناسیونالیستی قومی مرکزگریز خود را نشان دادند؛ بهویژه در آذربایجان و منطقه کردنشین مُکری. موضوع دومینجلد «ایرانیت، ملیت، قومیت» که از مقطع سال ۱۳۲۰شروع میشود، بررسی همیندو جنبش مرکزگریز در آذربایجان و کردستان
مکری و ادامه آنها تا سال ۱۳۵۷است. در اینراه، روند ملتسازی و ملتگرایی در مرکز هم بررسی میشود.
http://aidabook.de/de/node/4244